۱- اولین و مهم ترین عامل این است:

اعتماد  و توکل به قدرت و یاری خدای رحمان(ان الله یدافع عن الذین امنوا)

۲- خودهشیاری و بصیرت لحظه به لحظه به خود

گاهی انسان چنان در مشغله های زندگی غرق می شود که وقتی پس از چندی به خود می آید، می بیند که مدت ها از خود غافل بوده و احساس می کند که به خود ظلم کرده است. وقتی از خود غافل می شوید، رویاهای خود را فراموش می کنید. در این صورت با عقب نشینی از جانب شما، این یأس و ناامیدی است که بر شما غلبه می کند.

۳-تغییر رفتار

وقتی لحظه به لحظه به خود اشراف داشته باشید به راحتی به ایرادها و نکات منفی خود پی می برید و در راستای برطرف کردن آن ها تلاش می کنید. هر روز صبح که از خواب برمی خیزید به خود بگویید من امروز موفق تر از دیروز هستم.

۴- احساس خودسالاری

شما به عنوان یک انسان موفق گاهی لازم است که به خودتان مقداری غرور تزریق کنید! وقتی شما با خود می اندیشید که انسانی شایسته و برتر هستید، این سیگنال ها تبدیل به باور شما می شود و حقیقتا شخصیت شما سرشار از اعتماد به نفس می شود.

۵-اصل اعتماد به نفس در مقابل ضعف

خود را اسیر دست مسائل و رخدادهای زندگی نکنید! شمائید که باید بر اتفاقات زندگیتان تسلط داشته باشید. اگر نمره ای ضعیف در امتحان و یا رتبه ی نه چندان خوبی در آزمون کسب کردید، اجازه ندهید که احساسات بد و مأیوس کننده شما را در خود غرق کند. از شکست هایتان پیروزی بسازید. به شکست هایتان از این زاویه بنگرید که اگر شکست نبود، شما قدر پیروزی هایتان را نمی دانستید. و وقتی قدر پیروزی را ندانید، آن را از دست می دهید و به جای پیشرفت و رشد کردن، یا در جای خود ثابت می مانید و یا ممکن است چند قدم هم به عقب بروید!

۶-اصل تشویق و عدم سرزنش

موفقیت هایتان را به رخ خود بکشید. بر شانه ی خود بزنید و به خود آفرین بگویید. این عمل به بالا رفتن میزان اعتماد به نفس و خودباوری کمک شایانی می کند. در سمت مقابل اگر کاری کردید که منجر به شکست شد، به جای شماتت خود، با خود بگویید که تجربه ای کسب کردم و بار دیگر درست عمل می کنم و موفق می شوم. شما برای یک پیروزی بزرگ نیاز به دو چیز دارید: شناخت ارتش های متحدتان و شناخت ارتش های مخالفتان! وقتی عواملی که باعث شکست می شوند را از طریق تجربه بیاموزید، دیگر اجازه نخواهید داد که در آزمون بزرگ و اصلی از جانب آن ها ضربه بخورید!