کار مداوم و باپیگیری برای حل مسائل ریاضی نمیتوان روش یا روش های کلی پیدا کرد. در نتیجه، چارهای جز این نداریم که با تکیه بر تجربه زندگی، آگاهی علمی، مقایسه و تجزیه و تحلیل راه های گوناگون و در هر حال، به کارگرفتن اندیشه، خود و استعداد خود، مسیر بهینه را بیابیم. برای […]
کار مداوم و باپیگیری
برای حل مسائل ریاضی نمیتوان روش یا روش های کلی پیدا کرد. در نتیجه، چارهای جز این نداریم که با تکیه بر تجربه زندگی، آگاهی علمی، مقایسه و تجزیه و تحلیل راه های گوناگون و در هر حال، به کارگرفتن اندیشه، خود و استعداد خود، مسیر بهینه را بیابیم.
برای حل مسالههای ریاضی هم باید از همین راه رفت و نباید منتظر "دستورها" و "نسخههای شفابخش" بود. چنین دستورها و نسخههایی که بتوان به یاری آن ها، از عهده حل هر مساله برآمده وجود ندارند. با همه اینها ، میتوان، از راهنماییهایی سود برد. به ویژه، برای کسانی که به طور دایم و مستمر با حل مساله سروکار دارند، این راهنماییها و توصیهها میتواند سودمند باشد.
ضمن برخورد با یک مسأله، به نکتهای توجه داشته باشید: اگر با مسألهایی جدی و نا آشنا رو به رو هستید، منتظر موقعیت سریع نباشید، از میدان در نرود و خیلی زود نا امید نشوید. گاهی برای رسیدن به راه حل درست و منطقی، لازم است مدت ها روی یک مساله کار کنید؛ در آغاز حالت های خاص و ساده را بررسی کنید، مسالههای کم و بیش ساده را به یاد آورید و راه ها و روش های گوناگون را به کار بگیرید. در این صورت، اگر هم سرانجام نتوانید مساله را حل کنید، نگران نشوید.
همین که مدت ها روی یک مساله اندیشیدهاید و از جانبهای مختلف به آن حمله کردهاید، میتواند در رشد ذهن ریاضی شما تأثیری جدی داشته باشد. برای شما خیلی سودمندتر از آن است که حل ده ها مسأله را از روی کتاب های حل مسأله ببینید و یا راهحل آن ها را ، پیش از آن که توان خود را آزموده باشید، از دیگران بپرسید. برای این که در حل مسألههای ریاضی کار آمد باشید، تا آنجا که ممکن است، عصاها و دستگیرههایی، مثل کتاب های حل مساله و دبیر خصوصی را کنار بگذارید، تلاش کنید، روی پای خودتان بایستید و از ذهن و آگاهیهای خودتان بهره ببرید. وقتی با عصا راه بروید و یا همیشه دستتان به "نرده" راهنما باشد، آن وقت با جداشدن از عصا و نرده، به زمین میخورید. مهارت حل مسئله
کار گروهی
اندیشه آدمی و به ویژه اندیشه علمی، در برخورد اندیشههای دیگر، شکل میگیرد و تکامل مییابد، اندیشه فردی، هر قدر خلاق و مستعد باشد، اگر در انزوا قرار گیرد، به تدریج فرسوده میشود و توان خود را از دست میدهد. و یکی از راه های برخورد اندیشهها، کار گروهی است.
متأسفانه دانشآموزان، به خاطر رقابت، از همکاری و همراهی با دیگران دوری میگزینند، یاری به دیگران را به زیان خود میبیند و ریشه تعاون اجتماعی را میخشکاند. آن که از نظر درسی جلوتر است، مغرور میشود. خود را تافته جدا بافتهای تصور میکنند و مستقیم یا غیرمستقیم، همسالان خود با دیده حقارت مینگرد؛ و آن که در درس ها ضعیفتر است، همه جا با بن بست مواجه میشود و نه تنها از طرف معلم و پدر و مادر ، که از جانب همسالان خود هم، آزار روحی میبیند.
بنابراین وجود روحیه همکاری و تعاون در بین دانشآموزان میتواند در پیشرفت درسی آن ها مؤثر باشد. مثلا وجود تک نابغههایی مثل ابوریحان بیرونی، برای تکان دادن دنیای خود و برای تندکردن حرکت دانش ، موثر بودند، گرچه حتی ابوریحان بیرونی هم برای کار گروهی و تبادل اندیشههای علمی ارزش قایل بود، او با ابنسینا مکاتبه داشت و ضمن نامههای خود، در زمینههای گوناگون و به ویژه فلسفه بحث میکرد.
مهارت حل مسئله 1
ادامه دارد…