
دانشآموزان به پشتیبانی روانی شما احتیاج دارند.
کنکور، خوب یا بد، همان کنکور است و بخواهید یا نخواهید، همان دلهرهها و دلنگرانیهای یک مسابقه سرنوشت ساز را به فرزندانتان تلقین میکند.
فرزندان شما ـ حتی اگر به زبان نیاورند ـ این را خوب میدانند که کنکور یک پروژه مشترک خانوادگی است که همه اعضای خانواده در برد و باختش سهیماند، یعنی همه اعضای خانواده از پیروزی آنها در این مسابقه شاد میشوند و از شکستشان غمگین. آنها ـ حتی اگر به زبان نیاورند ـ در برابر زحمات و هزینههایی که شما برایشان متقبل شدهاید، خود را مسوول میدانند و تصور میکنند که اگر نتیجه دلخواهتان را نگیرند، ناسپاسی کردهاند.
جامعه مدرک گرای امروز نیز دانشگاه را آنچنان مقدس و محبوب جلوه می دهد که ذهن دانش آموز در طی سالهای تحصیل، از کنکور پلی میسازد به سوی «همه یا هیچ» و این باور ـ درست یا غلط ـ در ذهن دانشآموزان نیز ریشه دوانده و بذر اضطرابش را ریخته است.
بار هراس از حضور در چنین میدان حساسی برای شانههای دانشآموزان بسیار سنگین است. به آنها کمک کنید که این روزها بیش از هر زمان دیگری به ذهن و زبان یاریرسان شما نیازمندند. حتی اگر زبان دلتان هم این نیست (که می دانیم هست!) تصنعی و بر خلاف میلتان به آنها بگویید: «تو تلاشت را کردهای و همین برای ما کافی است. برای ما تلاش مهم است، نه نتیجه! و ما از تلاش تو رضایت داریم. اگر خدای نکرده، نتیجه دلخواهت را هم نگرفتی، فدای سرت! ما همه اعضای یک خانوادهایم و این وظیفه ماست که راه را برای پیشرفت تو هموار کنیم، همانطور که فردا هم مسلما روزی خواهد آمد که تو میتوانی برای موفقیت و کامیابی سایر اعضای خانواده، گذشت و ایثا رکنی.»
کمر اضطرابشان را بشکنید و دست روحیهشان را بگیرید. جوانان به هر حال جواناند و شکننده و این وظیفه شماست که آرامش را به آنها تلقین کنیم و اعتماد به نفسشان را تقویت کنیم. حساسیتهایتان را کنار بگذارید و در برابر رفتارهای غیر متعارف فرزندانتان در این روزها صبورتر باشید. چشمهای مضطرب دانشآموزان این روزها بیش از هر زمان دیگری به دنبال شانههای صبور و سادهی آرامش میگردند.