زمانی نه چندان دور، داشتن مدرک کارشناسی ارشد معادل با استخدام و تدریس توی دانشگاه بود. اصلاً اگه کسی بالاتر از لیسانس می خوند به احتمال زیاد هدفش این بود که توی دانشگاه تدریس کنه. متقاضی کم بود و تقاضا زیاد و نتیجه هم روشن بود؛ جذب بدون قید و شرط و بی دردسر. سالها […]

زمانی نه چندان دور، داشتن مدرک کارشناسی ارشد معادل با استخدام و تدریس توی دانشگاه بود. اصلاً اگه کسی بالاتر از لیسانس می خوند به احتمال زیاد هدفش این بود که توی دانشگاه تدریس کنه. متقاضی کم بود و تقاضا زیاد و نتیجه هم روشن بود؛ جذب بدون قید و شرط و بی دردسر.
سالها بعد اما دانشگاهها با رفع نیازهای اولیه خودشون برای داوطلبان شرط و شروط گذاشتند و پایه های گزینش و ارزیابی شکل گرفت تا اونجا که امروز دیگه هیئت علمی شدن (یا به قول مردم استاد دانشگاه شدن) تبدیل به یک مهارت شده و داشتن مدرک کافی نیست بلکه دانستن نکات و داشتن مهارتهای دیگه ای هم ضروریه.
 

 

شغلی جذاب و ایده آل اما ناشناخته

در ابتدا بیایید با هم بعضی امتیازها و جذابیت های این شغل رو مرور کنیم. شاید تعدادی از این موارد برای شما هم تازگی داشته باشه و از اونا بی خبر باشید.

تدریس استاد دانشگاه

امتیازات این شغل در مقایسه با شغلهای دیگه زیاده اما مهمترین موارد از این قراره :

  • جایگاه اجتماعی خیلی خوب: نگاه خوبی به این شغل توی اجتماع هست و شأن و احترام بالایی داره.

  • فضای شغلی ایده آل: توی این شغل قرار نیست با همه جور آدمی سرو کله بزنی و همه جور توقع و فرمایشی رو تحمل کنی. مخاطبت از فهمیده ترین اقشار جامعه است. تو استادشونی و نگاهشون به تو با تکریم و احترام همراهه.

  • تربیت انسانهای مفید و موثر برای جامعه: حس خیلی خوبیه وقتی که دانشجوی شما آینده کشور را در سمتها و جایگاههای مختلف دولتی و خصوصی در دست بگیره.

  • درآمد و مزایای حقوقی بسیاربالا: جزو سه رتبه اول درآمد و مزایا توی کشوره.

  • تضمین درآمد در عین آرامش: مشکل حقوق دولتی کم بودن اونه و مزیتش ثابت و قطعی بودنشه که باعث میشه بتونی همه ماهه روش حساب کنی. قدیمیا از اون به "آب باریکه" تعبیر می کردن که اگه چه کمه ولی همیشه هست. حالا فکر کن این تضمین در کنار میزان حقوق بالا چه امتیاز بزرگی میشه! یه همچین درآمد بالایی شاید در بخش خصوصی هم پیدا بشه (که میشه) اما اصلاً این آرامش و تضمین و ثبات ماهانه رو نداره. در واقع ضمانت حقوق دولتی در کنار سطح پرداخت بخش خصوصی با هم وجود داره.

  • دانش محور بودن: ابزارکار تو علم و دانشه که خیلی در دسترسه و وابسته به عواملی مثل قیمت ارز و گرونی مواد اولیه و نظر رییس و مافوق و… نیست.

  • مسیر استخدام روشن و تا حد زیادی تضمین شده: توی خیلی از مشاغل، معیارها و مراحل استخدام روشن نیست و ممکنه علیرغم داشتن سواد و مهارت لازم به راحتی قربانی پارتی بازی بشی و استخدام نشی. وضعیتی که امروز توی جامعه هست و گاهی می بینیم و می شنویم. توی این شغل نمی گیم این مشکل نیست اما به دلیل متمرکز بودن استخدام، روشن بودن مراحل، حساسیت موجود روی این شغل از نظر دستگاههای نظارتی (که بخشی از اون به آگاهی داوطلبان نسبت به حقوقشون  برمی گرده) و سطح فرهنگ و دانش داوران (که قشر هیئت علمی اند)، خیلی خیلی کمتره.

  • امکان بورس: شما چند شغل رو می شناسید که بورس داشته باشه و بدرد بخور هم باشه؟ شاید تعداد این مشاغل به عدد انگشتهای یه دست هم نرسه. اما در این شغل برای خیلی از رشته ها امکان بورسیه شدن وجود داره و این تعداد اونقدر هست که یک فراخوان مجزا در اردیبهشت ماه هر سال براش میذارند.

  • ارتباط مستقیم شغل با رشته تحصیلی : وقتی بدونی حدود 82 درصد فارغ التحصیلای دانشگاه توی مشاغل غیر مرتبط با تحصیلاتشون کار می کنند و با تخصصشون خداحافظی کردند اونوقته که ارزش این جمله معلوم میشه.

  • مسیر ارتقای شغلی روشن و قابل دسترسی: بعد از استخدام، خیالت بابت ترقی و پیشرفت راحته. یکی از بهترین مسیرهای ارتقاء شغلی که مرحله به مرحله از مربی تا استاد  توی 4 مرحله می تونی ارتقاء پیدا کنی.

  • امکان فعالیت همزمان در مشاغل مرتبط دیگه: وقتهای آزادت رو می تونی به مشاغل مهمی مثل وکالت، تأسیس و مدیریت مراکز آموزشی و خدماتی، دانشگاه، آزمایشگاه، موسسه حقوقی و…اختصاص بدی و ضمناً ساعات موظف شغلیت به تدریج کمتر و وقتهای آزادت بیشتر میشه.

  • معافیت از بعضی محدودیتهای قانونی : مثل دو شغله بودن، امکان انتقال فرزند به شهر و دانشگاه دلخواه و …

 
 و اینها تازه بخشی از نکات مثبت این شغله اما با کمال تعجب می بینیم که این شغل با این همه امتیاز هنوز برای خیلی از دانش آموزها و دانشجوها ناشناخته مونده. بعضی از اونا با این که مشاغل زیادی را توی علوم پزشکی، علوم مهندسی، علوم انسانی و هنر می شناسند اما اطلاعاتشون از شغل هیئت علمی و نحوه دستیابی به اون خیلی کم و ناچیزه.
من می خواهم استاد دانشگاه شوم
نظرات شما