رسول اکرم (ص)  میفرمایند: «با دانشمندان و راستگویان در امور گفتگو و مشورت کن» در رابطه با مشورت در دین عزیزمون اسلام بسیار توصیه شده و تا اینجا که خداوند در قرآن کریم مشورت را از اوصاف مؤمنین میدانند و در سوره شوری آیه ۳۸ به برخی از اوصاف مؤمنین اشاره کردهاند و میفرمایند: … […]

رسول اکرم (ص)  میفرمایند: «با دانشمندان و راستگویان در امور گفتگو و مشورت کن»

در رابطه با مشورت در دین عزیزمون اسلام بسیار توصیه شده و تا اینجا که خداوند در قرآن کریم مشورت را از اوصاف مؤمنین میدانند و در سوره شوری آیه ۳۸ به برخی از اوصاف مؤمنین اشاره کردهاند و میفرمایند: … کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و فرمانهای او را از جان و دل میپذیرند و نماز را بر پا داشته و کار آنها به طریق شوری و مشورت در میان آنها صورت میگیرد ( و اَمرُهُم شُوری بَینَهُم) …

هر آدمی هرقدر از نظر فکری نیرومند باشه نسبت به مسائل مختلف فقط از یک یا چند بعد به اون نگاه میکنه ولی ابعاد دیگه براش مجهول میمونه ولی وقتی مشورت مطرح میشه، عقلها و تجارب و دیدگاههای مختلف به کمک هم میان و مسائل کاملاً پخته و کمعیب و بینقص  و از لغزش دورتر میشه. بدون مشورت شما تنها چند ایدهی محدود در اختیار دارید اما با مشورت هزاران ایده و گزینه پیش روی شما قرار خواهدگرفت. حالا یه داستان هم از اهمیت مشورت براتون تعریف کنم:

در روزگار «تب طلا» داربی که در مریلند زندگی میکرد بسیار دچار این تب بود به دیار غرب شناخت تا با حفاری زمین به ثروت برسد، او نمیدانست که در مغز انسان طلایی هست که در هیچ زمینی نمیشه پیدا کرد. اون با اخذ مجوز و با بیل و کلنگ شروع به حفاری کرد و بعد از هفتهها کار طاقتفرسا به سنگهای براق رسید و چون وسیلهای نداشت که سنگهای طلا رو بیرون بیاره روی محل رو پوشوند و با بستگان و دوستان صحبت کرد و پولی جمع کردند و دستگاه حفاری رو خریدند و اون رو به معدن طلا بردند و شروع به کار کردند، اولین کامیون سنگ استخراج شد و به کوره و کارخانه فرستادند و دیدند از غنیترین منابع طلای دوران بود و چند تا کامیون کافی بود تمام قرضهاشون رو بدن و همینطور که دستگاههای حفاری بیشتر حفر میکردند امیدواری بیشتر میشد تا اینکه رگه طلا بیمقدمه ناپدید شد و از معدن طلا دیگه خبری نبود، اونا به کندن زین ادامه دادند و مأیوسانه میخواستند رگه طلا را از نو پیدا کنن اما موفق نشدن و دست از کار کشیدن و دستگاه حفاری رو چند صد دلار فروختن و به مریلند برگشتن. کسی که دستگاه رو خریده بود از یک مهندس معدن خواست تا به معدن نگاهی بندازه، مهندس معدن بازدیدی کرد و گزارش داد که پروژه حفاری معدن به این دلیل شکست خورد که صاحبانش به اصول حاکم بر اون آگاه نبودند. تحقیقات مهندس ادامه پیدا کرد تا اینکه به این نتیجه رسید که رگه طلا مجدداً از ۹۰ سانتیمتر پایینتر از آنجایی صاحب قبلی دست از کار کشیده بود شروع میشد و شروع به حفاری کردند و دقیقاً این اتفاق افتاد و فرد جدید که دستگاه حفاری را برای دلالی خریداری کرده بود با یک مشورت صاحب میلیونها دلار ثروت شد. اون به این حقیقت رسید که قبل از تسلیم شدن و دست از کار کشیدن باید با یک متخصص مشورت کرد، داربی این داستان را شنید و مدتها بعد جبران این زیان خود را کرد وی وارد کار بیمه عمر شد و چون می دونست در ۹۰ سانتی متری طلا کار رو رها کرده بود و سود کلانی را از دست داده بود با خود گفت این امر دیگر تکرار نمی شه، چون وقتی به اشخاص مراجعه می کنم از آنها جواب نه نمی گیرم و متوقف نمی شوم داربی از جمله افرادی شد که سالانه بیش از یک میلیون دلار بیمه عمر می فروخت و اون این رو مدیون شکستی بود که در معدن طلا بود.

این داستان زندگی خیلی از ماهاست اما نتیجه متغیره، چون برخوردها متفاوته. دوستای خوبم دانش آموزای عزیزم خیی وقتا علت شکست اینه که در مواجه با مشکلات موقتی متوقف می شیم و کم میاریم و دست از تلاش بر می داریم ولی آدمای موفق تازه شروع کارشونه و اینکه خیلی وقتا موفقیت در یک قدمی ماست ولی قدم آخر رو بر نمی داریم و اینکه گاهی یه مشورت زندگی آدم رو کاملا متحول می کنه. توی همه کاراتون با فرد متخصصش مشورت کنین و برای کنکورتون و تحصیلتون حتما مشاور خوبی داشته باشین البته مشاورتون رو درست انتخاب کنین که مثل داستان زیر نشه:

مردی با یکی از دوستان خود مشورت کرد که فلانی از من پول قرضی می خواهد، آیا صلاح می دانی به او پول قرض بدهم؟

گفت: بلی خیلی بجاست.

آن مرد پرسید: چرا؟

گفت: چون اگر شما به او پول قرض ندهید سراغ من می آید.


 

برای مشاوره ی رایگان با ما تماس بگیرید : ۰۹۱۲۱۰۰۹۶۵۰

نظرات شما