تالِس یا طالِس(به یونانی: Θαλης)؛ فیلسوف مکتب مَلَطی بود که در نیمهٔ دوم سدهٔ ششم پیش از میلاد می‌زیست. از او به عنوان آغازگر فلسفه و نخستین چهرهٔ علم یاد می‌شود. یونانیان او را در شمار حکمای سبعه آورده‌اند.

زندگی

تالس ملطی در حدود سال ۶۲۴ پیش از میلاد در شهر میلیتوس در ایونیا (غرب ترکیهٔ امروزی) به دنیا آمد. برخی مورخان تالس را یک فینیقی می‌دانستند که به همراه پدرو مادرش از فینیقیه به میلتوس مهاجرت کرده بودند. پدرش اکسامیس و مادرش کلئوبولینه نام داشت. او بیشتر عمر خود را در سفر گذراند. مشهور است تالس در ۸۰ یا ۹۰ سالگی، هنگامی که نظاره‌گر یک مسابقه ورزشی بوده‌است، از فرط گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرده‌است.

حکایات

داستان‌هایی از آن دست که به آسانی به حکما نسبت داده می‌شود دربارهٔ او روایت شده است. از آن جمله آن است که گفته می‌شود در حالی که به ستارگان خیره شده بود در چاهی افتاد یا آنکه چون پیش بینی می‌کرد زیتون کمیاب خواهد شد دست به احتکار زیتون زد.

برخی گفته‌اند که تالس سوداگر تیزهوشی بوده و ارسطو درباره‌اش چنین گفته‌است:

می‌گویند مهارتی در علم نجوم داشت که هنوز زمستان به سر نرسیده می‌دانست که سال بعد زیتون محصول خوبی خواهد داشت؛ بنابراین، به بهای اندکی – جون رقیبی نبود که قیمت را بالا ببرد – همهٔ دستگاه‌های روغن‌کشی را از پیش کرایه می‌کرد. فصل برداشت که می‌رسید، … پول هنگفتی به جیب می‌زد.

فلسفه

نظریات فلسفی تالس

تالس این نظر را مطرح کرد که همهٔ این مواد در یک عنصر نخستین، وحدت بخشید. او این عنصر نخستین جهان یا را آب دانست. ارسطو حدس می‌زند که ممکن است مشاهدهٔ این امر که همهٔ موجودات زنده و آنچه از آن تغذیه می‌کنند مرطوب هستند او را به این نتیجه‌گیری رهنمون ساخته باشد. علت محتمل دیگر می‌تواند مشاهدهٔ این خاصیت آب باشد که به وضوح و در برابر چشمان تالس می‌توانسته به صور بخار و یخ درآید و مجدداً به صورت آب ظاهر گردد که حالات سه‌گانهٔ ماده هستند هر چند که این طبقه‌بندی هنوز در زمان تالس شناخته شده نبود. علاوه بر این تالس در شهر ساحلی میلتوس زندگی می‌کرده، که آب برای اهالی آن اهمیت زیادی داشته‌است. همچنین زمانی که در مصر به سر می‌برده‌است، یقینآ به حاصلخیزی مزارع بعد از طغیان و فرونشستن آب رودخانه نیل، توجه داشته و دیده‌است که چگونه پس از هر بارندگی، کرم‌ها پیدا می‌شده‌اند. سیالیت، بی شکل بودن آب و جنبش و پیدایی آن در مظاهر حیات، می‌توانند از دیگر عللی باشند که تالس را به این اندیشه که عنصر اساسی همه چیز آب است، سوق داده‌اند.

تالس به روح معتقد بود و معتقد بود که «آهن‌ربا دارای روح است زیرا آهن را حرکت می‌دهد». او هم‌چنین می‌گفت: «همه چیز پر از خدایان است.» منظور او از این گفته واضح نیست اما بعید است که منظور تالس نوعی همه‌خدایی باشد.

جایگاه و اهمیت نظریات فلسفی تالس

تالس، نخستین فیلسوفان به شمار می‌آید. نظر تالس مبنی بر اینکه خاستگاه همه چیز آب است، بیش از حدس و گمان نبود، و نه او و نه بسیاری که پس از او آمدند، راهی برای آزمودن نظریاتشان نداشتند؛ با این وجود وی از نخستین کسانی است که کوشیدند تا به جای تفسیر اسطوره شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کنند. هم‌چنین او از نخستین کسانی است که مفهوم «وحدت در اختلاف» را درک کرده است.

مهم‌ترین موضوعاتی که تالس را از نظر فلسفی در تاریخ اندیشه ممتاز می‌کنند، کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و واقع بینی، دور انداختن افسانه‌های دینی و تفسیرهای اساطیری، و تلاش جهت فهم جهان بی‌توسل به خدایان و افسانهها و نیروهای نامحدود آنان است.

ارسطو دربارهٔ او گفته است: «طالس کسی است که در سرآغاز فلسفه است.»

ریاضیات و اخترشناسی

معروف است که تالس وقوع خورشیدگرفتگی ۲۸ مه ۵۸۵ پیش از میلاد را پیش بینی کرد. از دیگر فعالیت‌های نجومی‌ای که به تالس نسبت داده شده تهیهٔ یک تقویم نجومی و معمول ساختن تجربهٔ فینیقی‌ها در تعیین خط سیر کشتی‌ها به وسیلهٔ دب اصغر است.

در ریاضیات، قضیه تالس را به وی نسبت می‌دهند و مورخی به نام پروکلوس گزارش می‌دهد که تالس توانسته بود با کشف این قضیه، فاصلهٔ کشتیها را از دریا تا ساحل تعیین کند. همچنین مورخ دیگری به نام دیوگنس لائرتیوس می‌نویسد: «تالس در واقع ارتفاع اهرام مصر را به وسیله سایهٔ آنها اندازه‌گیری کرد و آن از راه مشاهدهٔ زمانی بود که سایه ما مساوی بلندی قامت ماست.»

سیاست

زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونی‌ها در دفاع از آناتولی، در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که در آن زمان به تازگی به آن منطقه وارد شده بودند؛ بر می‌گردد. به این ترتیب، پادشاه ماد و کورش کبیر از معاصران تالس در ایران بوده‌اند.

نظرات شما