هرگاه این دو در کنار یکدیگر قرا گیرند، شرایط لازم برای ایجاد سلامت «روح و روان» آدمی مهیا می‌شود. 

دکتر یزدان منصوریان، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم تهران: اساساً، ورزش و مطالعه از چند جهت به هم شبیه هستند. البته وجود این شباهت‌ها کاملاً طبیعی است، چرا که ورزش زمینه ساز «سلامت جسمی» و مطالعه زمینه ساز «سلامت فکری» است. هرگاه این دو در کنار یکدیگر قرا گیرند، شرایط لازم برای ایجاد سلامت «روح و روان» آدمی مهیا می‌شود. در نهایت جامعه ای که در آن ورزش و مطالعه فراگیر شده باشد، می‌تواند به سوی سلامت و سعادت گام بر دارد. 

برای تشریح پیوند میان این دو مقوله مهم اجتماعی و فرهنگی می‌توان فهرستی از شباهت‌های آن‌ها را در ۲۰ بند برشمرد: 

۱. ورزش و مطالعه هر دو برای انسان مفیدند و برای گسترش هر دو به بهانه های مختلف تبلیغ می شود. هیچ کس نیز در سودمندی این دو تردید ندارد، اما متاسفانه هنوز کم نیستند کسانی که در برنامه روزانه خود نه فرصتی به ورزش اختصاص می دهند و نه فرصتی به مطالعه. 

۲. همیشه برای ورزش نکردن و کتاب نخواندن بهانه وجود دارد. اما این بهانه‌های به ظاهر موجه فقط انسان را از مزایای این دو محروم می‌کنند. 

۳. معمولاً شروع ورزش و شروع مطالعه، برای کسانی که به انجام آن عادت ندارند، دشوار است. اما پس از مدتی تبدیل به فعالیتی لذت بخش می شود. با این حال چه بسیارند کسانی که در آرزوی روزی طلایی هستند که حال و حوصله لازم برای پرداختن به این دو را پیدا کنند. در حالی که آن روز همین امروز است! 

۴. ورزش و مطالعه هر دو مهارتند که با تمرین و ممارست در آن‌ها پیشرفت می‌کنیم. بدون تمرین در ورزش و بدون استمرار در مطالعه انجام آن‌ها دشوار و سخت است. 

۵. عادت به ورزش و مطالعه بیش از آنکه ذاتی باشد، اکتسابی است. بر این اساس، می توان علاقه به این دو فعالیت را در افراد به تدریج پرورش داد. معمولاً در این زمینه گام‌های کوتاه ولی مستمر همیشه بهتر از گام‌های بلند ولی منقطع است. 

۶. نقش خانه و مدرسه در پرورش عادت به ورزش و مطالعه نقشی اساسی است. چرا که نهادینه شدن علاقه مندی به ورزش و توسعه فرهنگ مطالعه در افراد از دوران کودکی آغاز می شود. 

۷. توجه به فرصت‌های کوتاه برای پرداختن به ورزش و مطالعه کاملاً ضروری است. در واقع به‌جای انتظار رسیدن فرصتی طلایی که در آن بتوان ساعت‌ها به ورزش یا مطالعه پرداخت، باید از فرصت‌های کوتاه در این دو زمینه استفاده کرد. 

۸. نهادهای آموزشی و پرورشی به یک اندازه در توسعه فرهنگ ورزش و مطالعه در جامعه سهیم هستند. سرمایه‌گذاری‌های ملی و کلان برای توسعه زیر ساخت‌های لازم در گسترش این دو عرصه ضروری و اجتناب ناپذیر است. 

۹. همواره بین توسعه اقتصادی یک کشور با توسعه بخش‌های ورزشی و انتشاراتی آن رابطه مستقیم و دوسویه وجود دارد. چرا که توسعه ورزش و مطالعه به گردش چرخ‌های اقتصادی کمک می‌کنند و برعکس. از سویی دیگر، توسعه مشاغل مرتبط به این دو عرصه از بهترین زمینه های اشتغال زایی است. 

۱۰. ورزش و مطالعه از بهترین فعالیت‌ها برای پر کردن اوقات فراغت جوانان و سایر اقشار جامعه محسوب می‌شوند. 

۱۱. نگاه افراد اهل ورزش و مطالعه معمولاً به زندگی مثبت است. در نتیجه، جامعه ای که در آن ورزش و مطالعه گسترش یابد، پویاتر، شاداب‌تر و امن‌تر خواهد بود. 

۱۲. برای بهبود شاخص‌های سلامت و ارتقای شاخص‌های فرهنگی جامعه، توجه به «ورزش همگانی»و توسعه «مطالعه عمومی» نسبت به گسترش «ورزش قهرمانی» و «مطالعه تخصصی» اولویت دارد. 

۱۳. تناسب نوع ورزش و نوع مطالعه با ویژگی‌ها و مهارت‌های افراد شباهت دیگر این دو مقوله است. هر فرد با توجه به توانایی جسمی خود باید ورزشی مناسب انتخاب کند و با توجه به دانش و نیازهایی که دارد در جست‌وجوی کتابی مفید باشد. البته نباید نقش مشاوران ورزشی و کتابداران را در این انتخاب نادیده گرفت. 

۱۴. ورزش و مطالعه هردو هدف تربیتی دارند. ورزش برای «تربیت تن» و مطالعه برای «تربیت روان» آدمی ضروری است. 

۱۵. بازدهی و سودمندی ورزش و مطالعه در زمان‌ها و مکان‌های مشخصی بیشتر است. با این حال بسته به ویژگی‌های گوناگون جسمی و فکری هر فرد، زمان مناسب برای پرداختن به این دو در مورد افراد مختلف متفاوت است. 

۱۶. ساخت اماکن عمومی برای فعالیت‌های ورزشی و مطالعه به گسترش فرهنگ ورزش و مطالعه کمک می‌کند. سالن‌ها و زمین‌های ورزشی از یک سو و کتابخانه‌ها از سویی دیگر نهادهای اجتماعی مربوط به این دو عرصه هستند. 

۱۷. نقش مربی و توانایی او در آموزش مهارت‌های ورزشی و مهارت‌های مطالعه بسیار مهم است. مربیان توانمند افراد علاقه‌مند به ورزش را تربیت می‌کنند و معلمان آگاه و با تجربه دانش آموزان علاقه‌مند به مطالعه. 

۱۸. گسترش فرهنگ ورزش و مطالعه واکسنی مطمئن برای پیشگیری از عادت‌های زیانباری همچون اعتیاد به مواد مخدر و سایر آسیب‌های اجتماعی است. 

۱۹. کسانی که اهل ورزش هستند به حال آن‌هایی که این موهبت را به راحتی از دست می‌دهند افسوس می‌خورند  و کسانی که اهل مطالعه هستند نیز چنین احساسی نسبت به آن‌هایی که مطالعه نمی‌کنند دارند. از این رو، معمولاٌ ورزشکاران دیگران را به ورزش و کتابخوانان دیگران را به مطالعه توصیه می‌کنند.
 
۲۰. سرمایه گذاری در حوزه ورزش و مطالعه از صرف هزینه‌های فراوان در بخش‌های دیگر می‌کاهد. به عنوان نمونه گسترش ورزش همگانی ارتقای سلامت عمومی را به دنبال دارد و به صرفه جویی در هزینه‌های درمانی کمک می‌کند. همچنین، سرمایه گذاری در زمینه توسعه مطالعه در دراز مدت صرفه جویی در هزینه‌های انتظامی و قضایی را در پی خواهد داشت.
 
سخن پایانی اینکه، ورزش و مطالعه مکمل یکدیگرند و توسعه یکی بدون دیگری به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. از این رو، خوشا به حال همه افرادی که این دو را با هم دارند و خوشا به حال جامعه ای که زمینه ساز گسترش همزمان ورزش و مطالعه است.

نظرات شما