نمونه تست تاریخ رشته علوم انسانی

۱- مهم ترین شرط ادامه حیات هم زادی (روحی) مردگان در مصر باستان کدام بود؟

۱) قرار دادن اموات در مقبره های صخره ای

۲) حفظ جسم و جلوگیری از فاسد شدن جسد مرده

۳)مومیایی کردن اجساد و قرار دادن وسایل مورد نیاز در مقبره ی آنان

۴)قربانی کردن حیوانات و خواندن سرودهای مذهبی به وسیله ی کاهنان

 

۲- نخستین اقدام پیامبر)ص( پس از مهاجرت از مکّه و در بدو ورود به مدینه کدام است

۱) ساخت مسجد در این شهر

۲) برقراری اخوت دینی به جای تعصب قومی

۳) انعقاد پیمان همزیستی مسالمت آمیز با یهودیان

۴) آماده کردن مسلمانان برای مقابله با مشرکان مک

 

۳- کدام یک از دلایل ناکامی سلطان الدین خوارزمشاه در مقابله با مغولان پس از مرگ پدرش نمی باشد

۱) اختلاف و درگیری با خلافت بغداد و اسماعیلیان و لشگرکشی به گرجستان

۲) رقابت فرماندهان سلطان خوارزم با یکدیگر

۳) همگامی خلیفه ی بغداد با مغولان در حمله به سرزمین خوارزم

۴) نابسامانی وضع سپاه سلطان محمد خوارزمشاه و پسرش

 

۴- به کدام علت پس از سقوط امپراتوری روم در قرن ششم میلادی ژوستی نیان از امپراتوران بیزانس نتوانست روم باستان را احیا کند؟

۱) تشکیل حکومتی بزرگ به وسیله ی فرانک ها در غرب اروپا

۲) انحطاط داخلی امپراتوری روم شرقی و قدرت یابی پاپ

۳) تاراج شهرهای روم باستان به وسیله ی اقوام مهاجم

۴) جنگ های بیزانس با ساسانیان و مسلمانان

 

 

۵- دلیل عمده ی کامیابی کورش بر بابل در دوره ی فرمانروائی نبونید و حکومت کلده کدام بود؟

۱) به دلیل رنجاندن مردم بابل شایستگی حکومت بر آنان را نداشت.

۲) حکمرانان آسیای صغیر که متحد وی بودند به یاری وی برنخاستند

۳) کاهنان بابلی که عملاً قدرت را در دست داشتند از وی ناراضی بودند از کمک به نبونید خودداری کردند

۴) فساد و تجمل پرستی و نارضایتی مردم عامل شکست وی در جنگ با کورش بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پاسخ‌ها:

۱- گزینه ۲ درست است.

از نظر مصری ها، انسان هم زادی (روحی) داشت که پس از مرگ مدتی سرگردان بود. سپس دوباره به بدن بازمی گشت و زندگی جدید خود را آغاز می‌کرد. تنها شرط ادامه حیات، حفظ جسم و جلوگیری از فاسد شدن جسد بود. مصری ها در اوایل، جسد را تنها با پارچه ای می‌پوشاندند و در قبر می گذاشتند اما به تدریج شیوه هایی برای حفظ جسم از فساد آموختند که به مومیایی کردن مشهور است. آنان تمامی وسایل مورد نیاز مرده را در مقبره ی او می‌نهادند

 

۲- گزینه ۱ درست است

نخستین اقدام پیامبر (ص)  در بدو ورود به مدینه دستور ساخت مسجد بود. مسجد در اجتماع نبوی فقط محل عبادت، عرضه و ابلاغ آیات الهی نبود، بلکه اصلی ترین مرکز مدیریت و اعمال حاکمیت پیامبر)ص( بر جامعه تلقی می شد. پیامبر(ص) در طول سال های زندگی در مدینه، همه ی امور اساسی جامعه را در مسجد سامان می داد، همکاری قبایل و تیره های مختلف و طبقات ثروتمند و فقیر  در ساخت مسجد، نخستین تمرین برای فراموش کردن اختلافات گذشته و تفاوت ظاهری میان مردمی بود که پیش از آن به چشم رقیب یا بیگانه به یکدیگر نگاه می‌کردند

 

۳- گزینه ۳ درست است.

سلطان محمد خوارزمشاه در آخرین روزهای عمر یکی از پسران خود به نام جلال الدین را به جانشینی انتخاب کرد، اما پس از مرگ او عده ای از فرماندهان سپاه و نیز برادران جلال الدین با این انتخاب مخالفت کردند.
به همین دلیل وی مجبور شد بخش مهمی از وقت و نیروی خود را صرف مقابله با مخالفان خویش کند. او با گردآوری بخشی از سپاه پراکنده پدرش به مقابله با مغولان شتافت و پیروزی هایی نیز به دست آورد، اما این پیروزی ها زودگذر بود زیرا نابسامانی وضع سپاه، رقابت فرماندهان با یکدیگر، اختلاف و درگیری با خلافت بغداد و اسماعیلیان و لشگرکشی به گرجستان مانع از این بود که بتواند با آسودگی به مقابله با مغولان بپردازد

 

 

۴- گزینه ۴ درست است

اروپا پس از سقوط، امپراطوری روم و شروع قرون وسطا دچار آشفتگی بسیار بود. البته در جنوب شرقی اروپا، یعنی در شبه جزیره بالکان حکومت قدرتمند و منظم روم شرقی (بیزانس) به حیات خود ادامه داد.

در قرن ششم میلادی ژوستی نیان یکی از امپراتوران بیزانس توانست بر قلمرو بیزانس بیفزاید و به نظر می آمد که خواهد توانست روم باستان را احیا کند. اما جنگ بیزانس با ساسانیان و سپس مسلمانان آن حکومت را بسیار ضعیف ساخت. هر چند بیزانس به حیات خود ادامه داد، لیکن به دلیل انحطاط داخلی نتوانست اقتدار خود را باز یابد.

۵- گزینه ۱ درست است.

هدف بعدی کوروش پادشاه هخامنشی پس از شکست حکومت لودیه و حکومت شهرهای آسیای صغیر، بابل پایتخت حکومت کلده، بود. در این زمان نبونید بر بابل فرمان می راند. بابل شهری آباد، وسیع و در واقع، بزرگترین شهر آسیا بود که مردمانی از اقوام گوناگون در آن می زیستند. با این حال همه چیز برای سقوط آن فراهم بود. مثلاً نبونید شایستگی حکومت بر مردم بابل نداشت و آنان را از خود رنجانده بود، به ویژه بی احترامی او نسبت به مردوک خدای مورد احترام بابلیان، کاهنان بابلی را آزرده بود. کوروش در حمله به بابل نیز کامیاب بود.

نظرات شما